بخوانید درد دل غمگین منو

امروز هم گذشت. شاید خیلی از شما اصلا متوجه نشدید که چطور روز رو آغاز کردین و به پایان بردین و اصلا متوجه گذر زمان نبودید خوش  به حال شما. کاش من هم مثل شما بودم کاش میتونستم بی تفاوت باشم و گذر زمان رو حس نمی کردم. اما هر چی که میگزره بیشتر بیشتر ناراحتی و غم به سراغم می یاد  غم از دست دادن عزیز ترین کسم
غم از دست دادن عزیزی که مدتها بود که ندیده بودمش وبعد از سالها برای دیدار از  اقوام وخویشان آمده بود. اعتراف میکنم که قبل از اون که ببینمش در موردش فکر دیگه ای داشتم .ولی در اولین برخورد متوجه اشتباهم شدم  آنقدر خون گرم.صمیمی.با معرفت با محبت بود که اصلا فکرش رو نمی کردم خیلی زود باهم جفت جور شدیم . اما حیف که تقدیر الهی سر نوشت دیگه ای برای ما  رقم زده بود.تقدیر بود تقدیر بود تقدیر بود.
راستی شده بشنوید که خدا آدم های خوب رو زودتر از این دنیا می بره آره دنیا برای او کوچیک و کم ارزش بود. من فکر میکنم که دنیا لیاقتش رو نداشت و لیاقتش بیش از دنیای بی ارزش بود. و خدا او رو از ما گرفت و به جایگاه اصلی خودش برد و با اولیاء خود مهشور کرد.
اما برای من که این روز ها آینده که مصادف است با اولین سالگرد پرکشیدنش سخت و سختر می شه. شاید شما از اینکه سال نو شد خوشحال بودین اما من آرزو داشتم که ای کاش فروردین نمی آمد کاش نی آمد و آن خاطرات تلخ را دوباره زنده نمی کرد  کاش همه این ها خواب بود ولی افسوس واقعیتی بسیار تلخ است که چاره ای جز قبول کردنش ندارم و همیشه به یادم خواهد ماند در تمامی لحظات زندگیم .چرا که از آن حادثه تلخ من هم نشانی دارم که هر بار در آئینه خود را می بینم  زخم های صورتم به من یادآوری لحظات سخت زندگی ام را خواهند کرد

 

 شاید که بگویی که سزاوار  نبود ، چنین زود رود او

                                                              امّا  که بدان مصلحت حق در این بود

 

برای شادی روحش  (من یقرا فاتحة مع صلوات)    

نظرات 3 + ارسال نظر
نادر پنج‌شنبه 18 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 06:41 ق.ظ

خداوند به شما صبر دهد و به شما تسلیت میگم

سهیک*** جمعه 19 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 02:45 ق.ظ http://www.tabar.blogsky.com

یاسرجان با درود فراوان...وبا نشکر از سفر شما به کلبه کوچکم ...دوست گرامی..درددل ها را با ید گفت شاید گوش شنوائی یافت شود دردها را نباید پنهان کرد..با بت ازدست دادن دوست متاسفم..برایت آرزوهای خوش وشیرین می نمایم..تندرست و سرسبز باشی.

سمیرا شنبه 20 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 04:26 ب.ظ

سلام یاسر جان
چطوری عزیز.......امیدوارم که خوب باشی........افرین به تو که متنهای به این زیبایی مینویسی.....

به داشتن همچین پسر عمو یی افتخار میکنم.....

خدا حفظت کنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد